عشق آدم را به شهرِ ، ناشناخته می برد ...
عشق آدم را به شهرِ ،
ناشناخته می برد ...
وقتیکه سوارِ،
قطارش شدی ...
تاباغ جنون و ،
دل سوخته میبرد ...
این ریل عاشق با ،
واگن های پرازشرر ...
وقتی سوارشدی ،
ترا تا خدا می برد ...
غ..ر..آ
[ دوشنبه 99/12/25 ] [ 7:39 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]