واژه ها ازلب توریخت و ، مست شدم ! ... ازغزال چشم مستت ، قلم ب
واژه ها ازلب توریخت و ،
مست شدم ! ...
ازغزال چشم مستت ،
قلم بردست شدم ...
به چه شعری غزلگویم ،
که قافیه ها جورشوند ...
من دراین مَصرع بیتِ ،
بچشم توجذب شدم ...
داخل کوچه عشق تونشستم ،
دست به قلم ...
من ازآن لفظ کلامت ،
مست شدم ...
طاقت دوری تو ،
ازمرگ سخت تراست ...
من ازآن قند نگاهت !،
نازنین مست شدم ...
غ..ر..آ
[ دوشنبه 100/2/20 ] [ 9:47 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]