پرند دامنش ، عطرگلی بود ... به زیرچترمهتاب ، چه خوش آب وکلی ب
پرند دامنش ،
عطرگلی بود ...
به زیرچترمهتاب ،
چه خوش آب وکلی بود ...
تن نیلوفرم ،
رنگ آبی ...
دوچشم دلفریبش ،
رهزنی بود ...
نگاهم بنشست ،
دربرق چشمش ...
برای این دلم ،
مُسکنی بود ...
ربوده این دلم را ،
چشم آهو ...
عجب کهنه شراب و ،
مُسکنی بود ...
غ..ر..آ
[ جمعه 100/4/11 ] [ 10:10 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]