میخواستم توخورشید باشی و ، ماه شویم ما ...
میخواستم توخورشید باشی و ،
ماه شویم ما ...
توسرچشمه ومن برکه آب ،
بیا تا راهی دریا شویم ما ...
اوچشمش شیشه ی باده و ،
اشکش باده ما ...
بده ازاشکش باده ساقی ،
که مست شویم ...
که دلتنگی ایام ،
شکستهِ دل ما ...
غ..ر..آ
[ شنبه 100/6/6 ] [ 1:22 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]