نگاهم کن
نگات احساسوخوند
دلم می خواد،که با من شی
رفیقم ، یاورم باشی
یه روز ، پیوسته هی گفتم
منوغرق خیال کردی
خیال بوسهای تو
منوابری وباران کرد
نگاهم کن ، دلم درگیرتوست
پس وپیش میکنی من را
سریش هستم در خانت
تو دستای پر رازم
سکانس آخرم هستی
[ یکشنبه 93/3/4 ] [ 7:16 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]