سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هوای ابری

نشستم بر درایوان خدایا ،

سپیده سرزد وبلبل نمی خواند ...

هوااَبریست وسیاه درگرفته آسمان را ،

چرا ناودان غزل باران نمی خواند ...

دلم گرفته است زین محفل یاران ،

سپید کردم موی وکسی دردم نمی داند ...

دریغا زین درد که جهان راگرفته ،

کسی درمسجد وکلیسا غزل نمی خواند ...

رفیقان درمحفل جمعاً اما ! ،

کسی شوق غزل خواندن نمی داند ...

غ..ر..آ



[ دوشنبه 101/3/16 ] [ 4:58 عصر ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]

دیگر امکانات


بازدید امروز: 407
بازدید دیروز: 112
کل بازدیدها: 363204