در دفترشعرم گل ، توباغ غزل بودی....آهنگ غزلهای ، رقص قلم بودی
در دفترشعرم.گل ،
توباغ غزل بودی
آهنگ غزلهای ،
رقص قلم بودی
آمد زدرآن خاتم ،
هرشب به سراغ دل
شد صاحب مُلکی دل ،
چون نغمه خوان بودی
دیگرنشد پنهان ،
بی صبری این عاشق
درآتش وهجرو درد ،
سنک صبوربودی
ای نغمه پردازِ هنگام سحر ،
عاشق
درچشم غلام جانا ،
خورشیدِ قلم بودی
تقدیرچنین بوده ،
یک عمرپی عشقیم
اول چه آسان عشق ،
آخرچه بلا بودی
هم سوختم وساختم ،
هم عاشق وسرمستم
اول چه آسان عشق ،
آخرچه بلا عشقی
غ..ر..آ