هرگاه که عاشق میشوم ، پشت ایوان نگاهت ... دل را ... منزل می ک
هرگاه که عاشق میشوم ،
پشت ایوان نگاهت ...
دل را ...
منزل می کنم ...
دل می سپارم ،
به دوست داشتنت ...
ترا درباران ...
تماشا می کنم ...
می گویم دوستت دارم ،
چه درطلوع چه درغروب ...
فصلهای زیبا را ...
با توتماشا می کنم ...
مهرت را درونِ ،
آشیانه ام جای بگذار ...
گرمای عشق را در زمستان ...
با توپیدا می کنم ...
غ..ر..آ
[ جمعه 100/1/6 ] [ 10:55 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]